1- مردن روح، با وجود حیات جسم2- مرگ سرخ، شهادت در راه خدا3- چرا از مرگ میترسیم؟4- مقایسه دنیا و آخرت5- خطر دلبستگی به دنیا6- نمونههای رحمت الهی در دنیامرگ دو رقم است: یک مرگی که آدم میمیرد، گاهی هم آدم زنده است ولی دلش مرده است. قرآن یک آیه دارد میگوید: «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتى»اعوذ بالله من الشیطان الرجیم «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتى» (نمل/ 80)1- مردن روح، با وجود حیات جسمپیغمبر تو مردهها را نمیتوانی حرف به گوششان برسانی. خب یعنی بعضیها دلشان مرده است. حالا.کسی که فساد میبیند، بیخیال است. نه امر به معروف میکند، نه نهی از منکر، این را در روایات داریم «مَيِّتُ» این هم مرده است، منتها «ميّت بين الأحياء» دارد راه میرود، مردهی عمودی است، باقی مردهها افقی در قبرستان خوابیدهاند، این در جامعه راه میرود ولی بیخاصیت است، خنثی است. «فذلك ميّت بين الأحياء» (غرر الحكم و درر الكلم، ص 488)در مناجات داریم گناه دل را میمیراند: «وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي» (مناجات خمس عشر/ مناجات التائبین) امام میگوید خدایا «عَظِيمُ جِنَايَتِي» جنایات بزرگ، «أَمَاتَ قَلْبِي» قلب مرا مرگ داده است، این مرگ دلهاست. پناه بر خدا.گاهی هم جامعه مرده است. قرآن یک آیه داریم میگوید: «وَ لَكُمْ فىِ الْقِصَاصِ حَيَوةٌ يَأُوْلىِ الْأَلْبَاب» (بقره/ 179) برای شما در قصاص حیات است. یعنی اگر قاتل را کُشتی، معلوم میشود کشورتان زنده است. اگر در یک کشوری قاتل با یک پول و با یک برنامههای دیگر دارد راه میرود، و قصاص نمیکنند قاتل را، معلوم میشود این جامعه هم مرده است. پس یک مرگ طبیعی داریم که همه آخر عمر است، نفس آخر را میکشیم، یک وقت هم مرگ عقل است، مرگ روح است، مرگ جامعه است، مرگ س, ...ادامه مطلب