اسیران خاک

ساخت وبلاگ
مرگ هاي دشوار و آساناز قرآن و روايات بر مي آيد كه فرشتگان، جان همه انسانها را يكسان نمي گيرند، بلكه بعضي را با احترام و آساني و برخي ديگر را با خشونت و سختي. مرگ آسان غالبا براي صالحان و مومنان است. قرآن در اين باره در سوره نحل آيه 32 مي فرمايد؛ كساني كه فرشتگان "مرگ" روحشان را مي گيرند،در حالي كه پاك و پاكيزه اند به آنها مي گويند سلام بر شما وارد بهشت شويد،براي اعمالي كه انجام داديد. امام صادق(ع) نيز در اين باره مي فرمايد: مرگ براي مومن به سان بوييدن بوي خوش است كه به سبب خوشي آن به خواب سبك مي رود و همه دردها از او رخت بر مي بندد.مرگ تن و قلباز ديدگاه قرآن مرگ هم عارض تن مي شود و هم عارض قلب، آن گاه كه رابطه روح با بدن گسسته گردد، مرگ تن پيش مي آيد، ولي هنگامي كه انسان از نظر تفكر و تعقل در درجه اي بسيار پايين جاي گيرد و براي سخنان حق گوش شنوا نداشته باشند،قلب او مي ميرد. قرآن در اين باره در آيه 80 سوره نمل مي فرمايد؛ قطعا تو نمي تواني سخنت را به گوش مردگان برساني و نمي تواني كران را هنگامي كه روي بر مي گردانند و پشت مي كنند، فرا بخوانی.مرگ فرد و جامعهقرآن براي جامعه، همانند فرد، مرگ قائل است و مرگ جامعه بر اثر ظلم و ستم و گناه و نافرماني خدا پيش مي آيد. قرآن در اين باره در سوره اعراف آيه 37 مي فرمايد؛ براي هر امتي اجلي است كه چون فرا رسد نه ساعتي آن را پس اندازند و نه پيش وپروردگارت هرگز برآن نبوده كه شهرهايي را كه مردمش صالح اند،به ستم هلاك كند.مرگ افتخارآميزدر ميان مرگها، گونه اي هست كه شايسته است انسان به آن افتخار كند و آن مرگ در راه خدا، برپايي قسط و عدل، فراگيري علم و دانش، كسب روزي حلال و كسب معارف الهي و....است. قرآن در سوره بقره آيه 154 مي فرمايد؛ كساني كه در راه اسیران خاک...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیران خاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fahmadtabatabaeeyanb بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت: 17:13

1- مردن روح، با وجود حیات جسم2- مرگ سرخ، شهادت در راه خدا3- چرا از مرگ می‌ترسیم؟4- مقایسه دنیا و آخرت5- خطر دلبستگی به دنیا6- نمونه‌های رحمت الهی در دنیامرگ دو رقم است: یک مرگی که آدم می‌میرد، گاهی هم آدم زنده است ولی دلش مرده است. قرآن یک آیه دارد می‌گوید: «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتى»اعوذ بالله من الشیطان الرجیم «إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتى» (نمل/ 80)1- مردن روح، با وجود حیات جسمپیغمبر تو مرده‌ها را نمی‌توانی حرف به گوششان برسانی. خب یعنی بعضی‌ها دلشان مرده است. حالا.کسی که فساد می‌بیند، بی‌خیال است. نه امر به معروف می‌کند، نه نهی از منکر، این را در روایات داریم «مَيِّتُ» این هم مرده است، منتها «ميّت بين الأحياء» دارد راه می‌رود، مرده‌ی عمودی است، باقی مرده‌ها افقی در قبرستان خوابیده‌اند، این در جامعه راه می‌رود ولی بی‌خاصیت است، خنثی است. «فذلك ميّت بين الأحياء» (غرر الحكم و درر الكلم، ص 488)در مناجات داریم گناه دل را می‌میراند: «وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي» (مناجات خمس عشر/ مناجات التائبین) امام می‌گوید خدایا «عَظِيمُ جِنَايَتِي» جنایات بزرگ، «أَمَاتَ قَلْبِي» قلب مرا مرگ داده است، این مرگ دل‌هاست. پناه بر خدا.گاهی هم جامعه مرده است. قرآن یک آیه داریم می‌گوید: «وَ لَكُمْ فىِ الْقِصَاصِ حَيَوةٌ يَأُوْلىِ الْأَلْبَاب‏» (بقره/ 179) برای شما در قصاص حیات است. یعنی اگر قاتل را کُشتی، معلوم می‌شود کشورتان زنده است. اگر در یک کشوری قاتل با یک پول و با یک برنامه‌های دیگر دارد راه می‌رود، و قصاص نمی‌کنند قاتل را، معلوم می‌شود این جامعه هم مرده است. پس یک مرگ طبیعی داریم که همه آخر عمر است، نفس آخر را می‌کشیم، یک وقت هم مرگ عقل است، مرگ روح است، مرگ جامعه است، مرگ س اسیران خاک...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیران خاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fahmadtabatabaeeyanb بازدید : 15 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت: 17:13

از آموزه‌های قرآن و حدیث اهل بیت علیهم‌السلام مشخص است، اگر آرزوی مرگ ناشی از کم‌صبری و بی‌تابی در برابر مشکلات دنیایی باشد، به هیچ عنوان جایز نیست. بر اساس آموزه‌های قرآن کریم و حدیث اهل بیت علیهم‌السلام انسان در هر روز و بلکه هر لحظه باید به یاد مرگ و سفر ابدی و حتمی خود از دنیا به عالم دیگر باشد. چنانکه در حدیثی می‌فرماید: «وَ أَکْثِرْ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ؛ از مرگ و بعد از مرگ بسیار یاد کنید.» چراکه غفلت از مرگ زمینه‌ای برای ارتکاب گناهانی می‌شود که جز پشیمانی و حسرت ثمره دیگری نخواهد داشت.اما گاهی سختی‌ها و گرفتاری‌های زندگی موجب می‌شود که صبر انسان کم شده و وقتی راه‌حل مشکل خود را پیدا نمی‌کند، دست به دعا برداشته و به جای کمک خواستن از خدای متعال، آرزوی مرگ می‌کند. در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که آیا ما جایز هستیم که آرزوی مرگ کنیم و برای تعجیل در مرگ خودمان دعا کنیم؟آنچه که از آموزه‌های قرآن کریم و حدیث ائمه اطهار علیهم‌السلام مشخص است، اگر آرزوی مرگ ناشی از کم‌صبری و بی‌تابی در برابر مشکلات دنیایی باشد، به هیچ عنوان جایز نبوده و روا نیست. چراکه سختی‌ها و گرفتاری‌ها در این دنیا مسیری برای امتحان هر کدام از ماست و وقتی در برابر امتحان آرزوی مرگ می‌کنیم، درواقع نشانی از عجز و ناتوانی ماست.بهترین راه در برابر سختی‌ها و بیماری‌ها، توکل به خدای یکتا، توسل به ائمه اطهار علیهم‌السلام و دعا و تلاش برای حل گرفتاری در کنار صبر است. بنابراین درخواست مرگ با صبر همخوانی ندارد و روا نیست.در این ورد وقتی سیره و سبک زندگی پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم‌السلام را مرور می‌کنیم، این نکته مشخص می‌شود که آن بزرگان که الگوی کامل و جامع در سبک زندگی هس اسیران خاک...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیران خاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fahmadtabatabaeeyanb بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت: 17:13

سوالآيا كساني كه در يك سرزميني غير'>غير مسلمان به دنيا مي آيند و تا آخر عمر چيزي به گوش آنها نمي رسد و غير مسلمان از دنيا مي روند مورد عذاب خداوند واقع مي شوند؟پاسخقرآن چنين مي فرمايد: «ديني به جز اسلام پذيرفته نيست و اگر كسي به جز آن ديني را برگزيند از او قبول نخواهد شد و در آخرت از زيانكاران خواهد بود».[1]در نگاه نخست چنين به نظر مي آيد كه تنها افراد مسلمان اهل نجات اند و غير مسلمانان (اهل كتاب و غير اهل کتاب) زيانكارند و در آخرت معذب خواهند بود.اما چنين قضاوت كمي عجولانه است و مناسب است  به منظور روشن شدن موضوع مطالب چند مورد تحليل و دقت قرار گيرد.1- دين چيست و اسلام چه ديني است كه مورد قبول خداوند مي باشد؟2- مسلمان كيست و كافر كدام است؟3- زيانكاران و اهل عذاب چه كساني هستند؟1- هر چند از دين تعريفهاي گوناگوني  شده است اما شايد بتوان دين را چنين تعريف نمود:«مجموع اعتقادات درباره حقيقت انسان و جهان و مقررات مناسب با آن كه در مسير زندگي مورد عمل قرار گيرد».[2]بنابراين تعريف، هر كسي را مي توان داراي دين دانست، اما براي اينكه انسانها در زندگي دچار گمراهي نشوند، خداوند از طريق پيامبران دين خود را عرضه نمود و اعتقادات صحيح و روش زندگي متناسب با آن اعتقادات را به انسانها نشان داد و مخالفين دين خود را وعده عذاب داد. لذا دين خداوند يكي است و آن خواست خداوند در اعتقادات و عمل مي باشد، و اين دين همان اسلام است و اسلام نيز به تسليم در برابر خواست خداوند تعريف شده است[3] و قرآن نيز مي فرمايد كه «دين چه كس بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كرده و نيكوكار است».[4] و بدين جهت خداوند حضرت ابراهيم(ع) را مسلمان ناميد،[5] چرا كه حضرت ابراهيم(ع) تسليم خداوند بود.[6] و در اين جهت هيچ تف اسیران خاک...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیران خاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fahmadtabatabaeeyanb بازدید : 108 تاريخ : پنجشنبه 12 آبان 1401 ساعت: 23:01

در قبال روشنفکران که مدعی اند عمل خیر از هر کس در هر وضع و حالی که باشد مقبول درگاه خداست مقدسان سخت گیر قرار گرفته اند و این ها درست در نقطه مقابل آنها موضع گیری کرده اند. اینها می گویند:محال است که عملی از غیر مسلمان پذیرفته باشد. اعمال کافران و همچنین مسلمانان غیر شیعه یک پول هم ارزش ندارد. کافر و مسلمان غیر شیعه، خودش مردود و مطرود است پس عملش به طریق اولی مردود است .این گروه نیز دلیل می آورند: عقلی و نقلی.1ـ دلیل عقلی: دلیل عقلی این گروه این است که اگر بنا باشد اعمال غیر مسلمان و یا مسلمان غیر شیعه مقبول درگاه الهی باشد پس فرق میان مسلمان و غیر مسلمان و همچنین فرق میان شیعه و غعیر شیعه چیست؟ فرق میان آنها یا باید به این ترتیب باشد که اعمال نیک از مسلمان و شیعه مقبول باشد و از نامسلمان و یا مسلمان غیر شیعه مقبول نباشد، یا به این ترتیب که اعمال بد در مسلمانان شیعه عقاب نداشته باشد و در غیر آنها عقاب داشته باشد. اما اگر بنابراین باشد که اعمال نیک هر دو گروه پاداش نیک داشته باشد و اعمال بد هر دو گروه کیفر داشته باشد پس فرق میان آنها چه خواهد بود؟ و اثر اسلام و تشیع در این فرض چه می تواند باشد؟ تساوی کافر و مسلمان و همچنین تساوی شیعه و غیر شیعه در حساب اعمال، معنایش جز این نیست که که اساساً اسلام و تشیع چیز زائد و لغو و غیر لازمی است.2. دلیل نقلی: علاوه بر استدلال فوق، این دسته به دو آیه از قرآن کریم و پاره ای از روایات و احادیث استدلال می کنند.در پاره ای از آیات قرآن، تصریح شده که عمل کافر غیر مقبول است، همچنان که در روایات بسیاری وارد است که عمل غیر شیعه یعنی عمل کسی که ولایت اهل البیت را ندارد مقبول نیست.در سوره مبراکه ابراهیم، خدا اعمال کفار را به خاکستری نشبیه می کند که اسیران خاک...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیران خاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fahmadtabatabaeeyanb بازدید : 123 تاريخ : پنجشنبه 12 آبان 1401 ساعت: 23:01

ایمان به معاد و روز جزا از مسلمات و ضروریات دینى ما مسلمانان است. قرآن کریم در صدها مورد در آیات و سوره‏هاى گوناگون و با نامهاى مختلف از روز جزا سخن گفته است. قرآن کریم در آیات مختلف، ایمان به روز آخرت را همطراز ایمان به خدا و کفر به آن را همطراز کفر به خدا قلمداد کرده است. عجیب این است که قرآن کریم تنها کتابى است که از روز جزا و رستاخیز به تفصیل و تأکید سخن رانده است. در توراتى که فعلاً در دسترس است نامى از این روز به میان نیامده است و در انجیل هم جز اشاره مختصر در این باره، چیز دیگرى نیامده است.قیامت در قرآن کریم با نامها و عنوانهاى مختلف خوانده شده است که هر کدام نشان دهنده وضع مخصوص و نظام مخصوص حاکم بر آن است؛ مثلاً از آن جهت که همه اولین و آخرین در یک سطح قرار مى‏گیرند و ترتیب زمانى آنها از بین مى‏رود «روز حشر» یا «روز تلاقى» خوانده شده است و از آن جهت که باطنها آشکار و حقایق بسته و پیچیده، باز مى‏شوند «یوم تبلى السّرائر» یا «روز نشور» نامیده شده است و از آن نظر که فناناپذیر و جاوید است، «یوم الخلود» و از آن لحاظ که انسانهایى سخت در حسرت و ندامت فرو مى‏روند و احساس غبن مى‏کنند که چرا خود را براى چنین مرحله‏اى آماده نکرده‏اند، «یوم الحسرة» یا «یوم التغابن» و از آن حیث که بزرگترین خبرها و عظیم‏ترین حادثه‏هاست «نبأ عظیم» خوانده شده است.(2)مهمترین ویژگى که در مورد قیامت به ذهنها تبادر مى‏کند این است که آخرت روز جزا و پاداش است. در حقیقت اگر نظام جزا و پاداشى از جانب خدا در کار نباشد بعثت انبیا و دعوت دینى خاصیت و اثرى نخواهد داشت. بنابراین، ایمان به روز جزا اهمیتى معادل اهمیت ایمان به اصل دعوت دینى دارد. ایمان به روز جزا مهمترین عاملى است که انسان را به پاى‏بندى به تقوا و ک اسیران خاک...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیران خاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fahmadtabatabaeeyanb بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 12 آبان 1401 ساعت: 23:01

ضرورت باور به جهان آخرتسوال : چرا درباره ى معاد بحث مى كنيم؟جواب : بحث در باره ى معاد انگيزه هاى متعددى دارد كه به چند نمونه اشاره مى شود:الف) به چشم سر مى بينيم كه عمر ما چون ابر مى گذرد، سرمايه ى سترگ جوانى چون شمع در سوختن و كاستن است، و حتى نفس هاى حيات بخش نيز، ما را اندك اندك به سوى مرگ و پايان حيات دنيايى مى كشاند.[1]بنشين بر لب جوى و گذر عمر نگر *** كاين اشارت زجهان گذرا ما را بس[2]از طرف ديگر وقتى به ژرفاى وجودى و روانى خود نظاره مى كنيم، درمى يابيم كه گستره ى وجودى ما فراتر از دنيا و طبيعت محدود است; اين همه شور، عشق، ايثار و گذشت براى چيست؟ اگر فقط براى دنياست، پس چرا از اين دنيا مى گذريم؟ اين اندوهِ جان كاه رفتن را فقط باور به رستاخيز زايل مى كند و زندگى در كام كسى شيرين است كه خداباور باشد.ايمان به رستاخيز و سراى آخرت، حلقه ى اتصال ميان آن دو پديده ى به ظاهر متضاد است (مرگ و عشق به ماندن); و چه دل نشين است سخن صاحب اصلى رستاخيز كه مى فرمايد:(الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً)[3]; مال و فرزند، زينت زندگى دنياست; و باقيات صالحات (ارزش هاى پايدار و شايسته) ثوابش نزد پروردگار بهتر و اميدبخش تر است.(ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللّهِ باق[4]); آنچه نزد شماست فانى مى شود، اما آنچه نزد خداست باقى مى ماند.ميل به ماندن، خواست فطرى انسان هاست و باور به معاد، بر اوج وجود او با قلم خلقت نگاشته شده است; لذا رستاخيزباورى در متن اكثر اديان قديم و جديد الهى و غيرالهى مى درخشد.موريس مترلينگ (برنده ى جايزه ى ادبى نوبل سال 1913) مى گويد:مرگ لازم ترين مسأله ى زندگى بشر است و عبارت است اسیران خاک...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیران خاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fahmadtabatabaeeyanb بازدید : 156 تاريخ : سه شنبه 13 ارديبهشت 1401 ساعت: 20:46

سوال : آيا باور به جهان آخرت در تعليمات اديان گذشته نيز بوده است؟جواب : گرايش به ماندن، خواست فطرى انسان هاست و اين آرمان در قالب باور به سراى آخرت مى گنجد; چنان كه بن مايه ى اكثر اديان، وحى و نبوت، و برنامه ى مشترك آنها توجه دادن به مبدأ و معاد بوده است.شواهد تاريخى، آثار به جا مانده از انسان هاى پيشين و باور پيروان موجود اديان گوناگون، همه و همه، اصل فطرى مذكور را تأييد مى كند كه به چند نمونه اشاره مى كنيم:1. در دوران بسيار قديم، مصريان عقيده داشتند كه خدايان آسمان، ارواح رستگاران و محبوبان (مانند سلاطين و امرا) را به سرزمين ستارگان مى برند تا در آن جا از دستبرد فنا محفوظ بمانند. آنان در قبرها زورق هاى مجهز مى گذاشتند تا ارواح اموات به وسيله ى آنها از درياى مشرق عبور كنند و به سفينه ى خداى آفتاب برسند.[1]اعتقاد به عالم آخرت، از عصر پيدايش انسان مسئول مطرح بوده و در طى زمان، خرافاتى بر آن افزوده شده است. هربرت اسپنسر، جامعه شناس معروف، مى نويسد:با اين كه انسان ها در آغاز پيدايش، قدرت تفكر نداشتند، ولى در همان حال به فراخور استعداد، عالم پس از مرگ را درك مى كردند.[2]ويل دورانت نيز مى نويسد:مهم ترين مشخصه ى دين مصرى اهميتى بود كه در آن به انديشه ى خلود داده مى شد; و در مورد انسان و گياهان به رستاخيز معتقد بودند.[3]2. يكى از باورهاى ثابت اديان هندويى، اعتقاد به تناسخ است. آيين برهمن كه ريشه ى عميقى در تاريخ تمدن بشرى دارد، براى توجيه معاد و پاسخ به نياز فطرى بشر، به اين باور پناهنده شده است. اين باور حاكى از آن است كه برگشت به زندگى جديد، اصل مشترك تمام اديان است.[4]3. آيين بودا ـ كه حدود ده قرن قبل از ميلاد مسيح(عليه السلام) مطرح بوده ـ سرانجام زندگى دنيايى را اين گونه ترسيم اسیران خاک...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیران خاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fahmadtabatabaeeyanb بازدید : 170 تاريخ : سه شنبه 13 ارديبهشت 1401 ساعت: 20:46

معناى «قل الروح من امر ربى»سوال : با توجه به آيه ى (وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي)[1]آيا تحقيق در مورد روح، كار صحيحى است و اگر صحيح است، ارتباط روح با بدن چگونه است و وقتى مى خوابيم روح ما چه مى شود؟جواب : آيه ى مذكور خطاب به پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:از تو در مورد روح سؤال مى كنند. بگو: روح از امر پروردگار من است.برخى خيال كرده اند كه آيه ى شريفه، پاسخ از چيستى روح را به خداوند واگذار كرده است; يعنى از اين گونه امور سؤال نكنيد كه مربوط به خداوند است; لكن دقت در متن آيه ى شريفه نشان مى دهد كه در مقام پاسخ گويى است.توضيح اين كه، مخلوقات بر دو قسم اند: خلقى و امرى. پيدايش و استقرار موجودات خلقى، تدريجى است; مثلا هسته ى خرما تا درخت شدن نيازمند زمان و طى مراحل زيادى است، اما پيدايش موجودات امرى، كه مجرد از ماده اند، دفعى و به صرف اراده ى خداوند است. روح انسان و ملائك از اين قبيل اند; بنابراين معناى آيه چنين مى شود كه «بگو روح از موجودات امرى است نه خلقى».ادامه ى همين آيه به نكته ى انكارناپذيرى تصريح دارد و آن اين كه دانش و فهم شما نسبت به روح، اندك است.[2] چون گوهر روح با آنچه در عالم ماده با آن انس گرفته ايم تفاوت بسيار دارد، دانش ملموس و حسى ما نسبت به آن اندك است.ارتباط روح با بدن از نوع تدبير است; يعنى روح مدبر بدن است. البته از آن جهت كه تدبير بدن مى كند، به آن نفس مى گويند. همان طورى كه بيان شد، از آن جا كه روح انسان، موجود مجرد است، مكان و زمان ندارد، نه در داخل بدن است و نه در خارج آن، بلكه بدن را اداره مى كند; يعنى تپش قلب، گردش خون، حركات معده و روده و خلاصه هر فعاليتى كه بدن انجام مى دهد همه به فرمان دهى نفس است.در اسیران خاک...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیران خاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fahmadtabatabaeeyanb بازدید : 157 تاريخ : سه شنبه 13 ارديبهشت 1401 ساعت: 20:46

نویسنده: محمد حسین حق شناسمنبع:راسخونچکیده خداوند تبارک و تعالی گنهکارانی را که در هنگامِ مشاهده ی آثار مرگ، شروع به توبه کردن می کنند توبه آنها را قبول نمی-کند و علّت عدم قبول توبه در هنگام مرگ این ا اسیران خاک...ادامه مطلب
ما را در سایت اسیران خاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fahmadtabatabaeeyanb بازدید : 151 تاريخ : پنجشنبه 7 اسفند 1399 ساعت: 21:36