هدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ

ساخت وبلاگ


هدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ سبک زندگی قبل از مرگ چهل وظیفه قبل از مرگ روش عاقبت بخیریهدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ سبک زندگی قبل از مرگ چهل وظیفه قبل از مرگ روش عاقبت بخیری
 
هدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ سبک زندگی قبل از مرگ چهل وظیفه قبل از مرگ روش عاقبت بخیری هدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ أمّا هديّة عزرائيل فأربعة أشياء: و هديّة القبر أربعة أشياء: و هديّة منكر و نكير أربعة أشياء: و هديّة الميزان أربعة أشياء: و هديّة الصراط أربعة أشياء: و هدية مالك أربعة أشياء: و هديّة رضوان أربعة أشياء: و هديّة النبيّ صلّى اللّه عليه و اله أربعة أشياء: و هديّة جبرئيل أربعة أشياء: و هدية اللّه تعالى أربعة أشياء: ترجمه ی حدیث همراه با ذکر آیات و روایات مربوطه 1) عزرائيل 2) قبر 3) نكير و منكر 4) ميزان 5) پل صراط 6) دربان دوزخ 7) دربان بهشت 8) پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» 9) جبرئیل 10) و خداوند متعال؛ براى عزرائيل چهار چيز: 1) رضايت حقداران، 2) قضاى نمازها، 3) اشتياق به خدا، 4) و آرزوى مرگ؛ براى خداوند متعال هم چهار چيز: 5) ترك سخن‏چينى، 1) استبراى از بول، ( و رعایت طهارت و پاکی) 2) تلاوت قرآن، 3) و نماز شب؛ براى نكير و منكر هم چهار چيز: 1) راستگويى، 2) ترك غيبت، 3) حقگويى، 4) و فروتنى براى همه؛ براى ميزان نيز چهار چيز: براى صراط هم چهار چيز: براى دربان دوزخ هم چهار چيز: براى دربان بهشت نيز چهار چيز: براى پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» هم چهار چيز: جبرئيل هم چهار چيز: براى قبر هم چهار چيز:
هدایای  دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ
سبک زندگی قبل از مرگ
چهل وظیفه قبل از مرگ
روش عاقبت بخیری
 
جاء رجل إلى النبيّ صلّى اللّه عليه و اله فقال له: أتأذن لي أن أتمنّى الموت،
فقال صلّى اللّه عليه و آله: الموت شي‏ء لا بدّ منه و سفر طويل ينبغي لمن أراده أن يرفع عشر هدايا،
 فقال: و ما هي؟
 قال صلّى اللّه عليه و آله:هديّة عزرائيل، و هديّة القبر، و هديّة منكر و نكير، و هديّة الميزان، و هديّة الصراط، و هديّة مالك  ، و هديّة رضوان  ، و هديّة النبيّ صلّى اللّه عليه و اله، و هديّة جبرئيل، و هديّة اللّه تعالى.
 
أمّا هديّة عزرائيل فأربعة أشياء:رضاء الخصماء، و قضاء الفوائت، و الشوق إلى اللّه، و التمنّي للموت  
 
و هديّة القبر أربعة أشياء:ترك النميمة، و استبراؤه من البول، و قراءة القرآن، و صلاة الليل
 
و هديّة منكر و نكير أربعة أشياء:صدق اللسان، و ترك الغيبة، و قول الحقّ، و التواضع لكلّ أحد «6».
 
و هديّة الميزان أربعة أشياء:كظم الغيظ، و ورع صادق، و المشي إلى الجماعات، و التداعي   إلى المغفرات.
 
و هديّة الصراط أربعة أشياء: إخلاص العمل، و حسن الخلق، و كثرة ذكر اللّه، و احتمال الأذى  .
 
  و هدية مالك أربعة أشياء: البكاء من خشية اللّه،و صدقة السر، و ترك المعاصي،و برّ الوالدين.
 
و هديّة رضوان أربعة أشياء:الصبر على المكاره، و الشكر على نعمه، و إنفاق المال في طاعته، و حفظ الأمانة في الوقف.
 
و هديّة النبيّ صلّى اللّه عليه و اله أربعة أشياء: محبّته، و الإقتداء بسنّته، و محبّة أهل بيته، و حفظ اللسان عن الفحشاء.
 
و هديّة جبرئيل أربعة أشياء:قلّة الأكل، و قلّة النوم، و مداومة الحمد، و قلّة الكلام.
 
و هدية اللّه تعالى أربعة أشياء:الأمر بالمعروف، و النهي عن المنكر و النصيحة للخلق، و الرحمة على كلّ أحد.[1]
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 ترجمه ی حدیث همراه با ذکر آیات و روایات  مربوطه
مردى خدمت پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» رسيده عرض كرد: اجازه مى‏فرماييد من آرزوى مرگ كنم؟
فرمود: مرگ چاره ندارد اما مسافرت درازى است كه هر كس خواست برود بايد ده تحفه با خود ببرد،
پرسيد:چه تحفه‏اى؟
مقصد  کادوها :
این حدیث دو بخش است یک بخش مقصد کادوها و بخش دوم محتوای کادوها
فرمود براى:عزرائيل قبر نكير و منكر ميزان پل صراط دربان دوزخ دربان بهشت پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»جبرئیل  و خداوند متعال؛
 
براى عزرائيل چهار چيز: رضايت حقداران،
امام على «ع»- از سخنان آن امام در بصره، هنگام عيادت علاء بن زياد حارثى كه از اصحاب او بود، و ديدن سراى بزرگ وى: خانه به اين بزرگى را در اين دنيا براى چه مى‏خواهى، در صورتى كه در آخرت بيشتر به آن نياز دارى؟ ليكن مى‏توانى- در صورتى كه بخواهى- با اين سرا، سراى آخرت را به دست آورى، يعنى در آن از مهمانان پذيرايى كنى، و به صله ارحام بپردازى، و حقوق حق‏داران را به دست آنان برسانى؛ كه در اين صورت از اين خانه به خانه آخرت    خواهى رسيد. [2]     
انعام : 141 وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ، وَ لا تُسْرِفُوا، إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِين‏
 و در روز برداشت (محصول)، حقّ آن را (به حق‏داران) بدهيد؛ و اسراف مكنيد كه خدا مسرفان را دوست نمى‏دارد*
الروم : 38   فَآتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ ذلِكَ خَيْرٌ لِلَّذينَ يُريدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
پس حقّ خويشاوند و فقير و در راه مانده را بده (به خويشاوند خود نفقه را و به خويشاوند معصوم پيامبر انفال و اخماس را، و به فقير زكات را، و به وامانده در راه زكات و خمس را بده)، اين (انفاق) براى كسانى كه رضاى خدا را مى‏طلبند بهتر است و آنهايند كه رستگارند.
 
 الإسراء : 26   وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً
 و حقّ خويشاوند (حق خويشان خود و حق خويشان پيامبرت) و حق فقير و وامانده در راه را بپرداز، و هيچ نوع اسراف و ريخت و پاش (كه صرف مال در راه حرام و تجاوز از حد در حلال است) مكن قضاى نمازها،
 
 ابو عبد الله صادق (ع) گفت: اگر نافله روزانه‏ات قضا شد، روز بعد، قضاى آن را بخوان، و اگر نافله شبانه‏ات قضا شد، شب بعد، قضاى آن‏
 را بخوان. من گفتم: آيا در يك شب، دو نماز وتر بخوانم؟ ابو عبد اللَّه گفت: آرى.نماز وتر به همان صورت اصلى قضا مى‏شود.[3]
ابو جعفر باقر (ع) گفت: اگر در اثر فراموشى از نماز، يا نماز بى‏وضو خواندن، چند نماز قضا بر عهده‏ات باشد، به اولين نماز قضا بپرداز. ابتدا،
أذان و إقامه بگو و اولين نماز قضا را بخوان، و بعد از آن به ترتيب، هر نمازى را با يك اقامه قضا كن. ابو جعفر باقر گفت: اگر نماز ظهرت را خواندى و به ياد آوردى كه نماز صبحت قضا شده، هر لحظه‏اى كه يادت آمد، نماز صبح را قضا كن، گرچه بعد از نماز عصرت بياد آيد. اين يك قانون است كه هر گاه به ياد نماز قضا افتادى، همان لحظه به اداى آن بپردازى.[4]
 
  اشتياق به خدا،
حضرت صادق (ع) فرمود: كسى كه اشتياق به لقاى پروردگار متعال دارد: اشتهاى طعام و غذا نداشته، و از مشروبات لذيذ استفاده نخواهد برد.
او هرگز با طيب خاطر استراحت و خواب نكرده، و با كسى انس و گرمى پيدا نكرده، و منزل و خانه‏اى براى خود اختيار ننموده، و در ميان آبادى سكنى نخواهد گرفت. او پوشاك نرم و لطيف در بر نگرفته، و در يك حال برقرار و اطمينان پيدا نكرده، و شب و روز مشغول عبادت و بندگى شده، و تمام نظر و فكر و هدفش رسيدن به مطلوب و آنچه مورد اشتياق اوست خواهد بود. اودر همه حال با زبان و سخنان داغ و گرمى كه از قلب آرزومند او جلوه مى‏كند، با خداى محبوب خود مناجات و راز و نياز مى‏كند. چنان كه حضرت موسى (ع) هنگام ميعاد عرض نمود: پروردگارا من شتاب و عجله فراوان از خود براى لقاى او نشان دادم تا خوشنودى تو را دريابم‏[5]
  و آرزوى مرگ؛
قُلْ يا أَيُّهَا- الَّذِينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ  وَ لا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ- [6]
بگو اى يهودان اگر شما فقط خود را دوست خدا ميدانيد و ديگران را شايسته اين مقام نميدانيد و راستى دوست خدائيد آرزوى مرگ نمائيد و با آنكه هيچ گاه بر اثر كارهاى‏زشت خود چنين آرزو نخواهند كرد و خدا داناى بحال ستمگرانست.
 
 
 براى قبر هم چهار چيز:ترك سخن‏چينى،
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ سَفَّاكُ الدَّمِ وَ لَا مُدْمِنُ الْخَمْرِ وَ لَا مَشَّاءٌ بِنَمِيم‏
امام زين العابدين عليه السّلام، و آن حضرت از پدر گراميشان امام حسين عليه السّلام روايت كرده‏اند كه امير مؤمنان على عليه السّلام فرمود: بهشت بر سه كس حرام است: سخن چين، و قاتل و ميخواره‏
 ‏
جدم رسول خدا (ص) گفت: آيا مردم بد گوهر را به شما معرفى نمايم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا. رسول خدا گفت: آنان كه در راه خبر چينى گام مى‏زنند و دوستان جانى را از هم جدا مى‏سازند و براى پاكان عيب و عار مى‏تراشند، مردمانى بد گوهرند.
هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ- قلم، آيه 12 آن كه سخت عيبجو و بدگو و گام‏بردارنده به سخن‏چينى است. [7]
علی علیه السلام فرمود: هر كس تن به سستى دهد، حقوق را پايمال كند، و هر كس سخن چين را پيروى كند دوستى را به نابودى كشاند.[8]
 
  استبراى از بول، ( و رعایت طهارت و پاکی)
پيغمبر- صلّى اللّه عليه و آله و سلّم- از قبرستان بقيع عبور مى‏كرد، بر سر قبرى ايستاد و فرمود: هم اكنون او را نشاندند و سؤالاتى از او كردند، به آن خدايى كه مرا به راستى نبوت داد، گرزى آتشين بر او نواختند كه شعله‏ى آن از قلبش زبانه كشيد، سپس بر سر قبر ديگرى ايستاد و همان سخن را تكرار كرد و فرمود: اگر نه اين بود كه دلهاى شما از جا كنده مى‏شود از خدا مى‏خواستم صداى اين عذابها را به گوشتان برساند، چنان كه به گوش من مى‏رسد.
گفتند: يا رسول اللّه عمل اينها چه بوده؟
فرمود: يكى سخن‏چين بود، و ديگرى استبراء از بول نمى‏كرد (يعنى آلودگى داشت).[9]
 
 
 تلاوت قرآن،
فرمود: مروّت در شش چيز است سه چيز در سفر و سه چيز در حضر. پس آنچه در حضر است عبارتند از 1- تلاوت قرآن 2- مساجد را معمور كردن يعنى زياد در مساجد رفتن و نماز خواندن 3- برادران دينى براى خود اختيار كردن كه در امور دينى از آنها استمداد و كمك بگيرد و اما آنچه در سفر است عبارتند از: 1- آن توشه و خوراكى كه همراه دارد در موقع خوردن به ديگران هم بدهد. 2- با همراهان و رفيقان با اخلاق نيكو رفتار كند. 3- معاشرت و مصاحبتش با آنهابه خوبى باشد و رفيقان را از خود منزجر نكند.[10]
 
مردم در مسجد سه دسته بودند يك دسته به نماز مشغول بودند و يك دسته تلاوت قرآن كريم مى‏نمودند و دسته سوّم به درس گفتن و ياد گرفتن علوم دينى مشغول بودند. امّا اكنون چنين شده كه در مسجد يك دسته مشغول معامله و بيع و شراء هستند. دسته‏اى به غيبت مسلمين پرداخته و دسته ديگر مشغول گفت و شنود و مخاصمه و ردّ بدل گفتار باطل با يك ديگر مى‏باشند.[11]
تلاوت قرآن در نماز بهتر از تلاوت قرآن در غير نماز است و ذكر خدا بهتر از صدقه است و صدقه بهتر از روزه است و روزه كار خوبى است. سپس پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: هيچ گفتارى بدون كردار و هيچ كردارى بدون نيّت، ثمره بخش نيست و هيچ گفتار و كردار و نيّتى پذيرفته نيست مگر با درست بودن راه و روش [يعنى مقرّرات دينى‏].[12]
وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرينَ [13]
 و اينكه اين قرآن را (براى مردم) تلاوت كنم، پس هر كه راه يافت جز اين نيست كه به سود خود راه يافته، و هر كه گمراه شد بگو: من فقط از انذاركنندگانم (و هدايت واقعى به دست من نيست).
المزمل : 4   أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً
يا بر نصف بيفزاى (دو سوم آن را)، و قرآن را با ترتيل (شمرده و آرام و با ترتيب) تلاوت كن‏
از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: هر كس قرآن را از رو بخواند، از چشم خويش بهره‏مند خواهد شد و عذاب پدر و مادر او را تخفيف مى‏دهند اگر چه كافر باشند.[14]
رَفَعَهُ إِلَى النَّبِيِّ ص قَالَ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ أَشَدَّ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنْ قِرَاءَةِ الْمُصْحَفِ نَظَرا
هيچ چيزى بر شيطان دشوارتر از تلاوت قرآن از روى آن نيست.
  و نماز شب؛
خداى تعالى ميفرمايد: «كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ  وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» [15]
و اندكى از شب را ميخوابيدند و ايشان در سحرها طلب آمرزش ميكردند و فرموده است «تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»-  جمعه - 16 پهلوهايشان شب‏ها از خوابگاه برمى‏خيزد خداى را ميخوانند در حالت ترس و اميدوارى و از آنچه بآنان روزى داديم انفاق ميكنند. و نيز خداى سبحان ميفرمايد: «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ» -  زمر - 12 كسى كه شب زنده‏دار است دلهاى شب در حالت سجود و قيام است و از آخرت بيم دارد و اميدوار رحمت خداست.و خداى تعالى فرمود: وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً» -  فرقان - 65
و آنان كه شب را بروز آوردند براى پروردگارشان در حال سجود و نيز فرموده است «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً» -  [16]
پس قسمتى از شب را بيدار باش بواسطه‏ى خواندن نافله براى خودت شايد پروردگارت ترا براى مقام ارجمندى برانگيزاند.
 
 براى نكير و منكر هم چهار چيز:راستگويى،
راستگوئى درجه‏اى است كه همتاى پيامبريست و سرچشمه‏ى جوانمردى و سبب رفاقت با پيامبرانست در بهشت چنان كه خداى تعالى مى‏فرمايد «فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقا
پس بايد دانست كه راستگويى ريشه زيركى است، و فراست درست نخستين (مسأله‏اى است) كه بدون معارضه در ذهن مؤمن خطور مى‏كند، و اگر معارضى پس از آن پيدا شود؛ از وسوسه‏هاى نفس است و در باره اين آيه:[17]
أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ [18]
 آيا كسى كه مرده بود و او را با نورى زنده كرديم كه با آن در ميان مردم عمل نمايد.آمده كه مراد از «ميتا» مرده روح و ذهن است كه خداوند او را به نور ايمان و زيركى زنده مى‏كند.
امام صادق (ع) فرمود: مردم را به نيكى دعوت كنيد به غير زبانتان (يعنى با عمل و كردارتان) تا اين كه آنان كوشش در عبادت، و راستگويى و پرهيزكارى را از شما ببينند.[19]
 
  ترك غيبت،
از پيغمبر (ص) كه ترك غيبت خوبتر است نزد خدا از ده هزار ركعت نماز نافله، [20]
وَ قَالَ ص أَمْسِكْ لِسَانَكَ فَإِنَّهَا صَدَقَةٌ تَصَدَّقُ بِلِسَانِك
 و فرمود: زبانت را نگهدار كه صدقه آنست،
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ [21]
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از گمان‏ها جدّا بپرهيزيد، زيرا كه (پيروى) برخى از گمان‏ها (گمان بدى كه مخالف واقع باشد) گناه است و (چون معلوم نيست پس بايد از همه پرهيز نمود و از عيوب و اسرار ديگران) تجسس و كاوش نكنيد و از يكديگر غيبت ننماييد، آيا يكى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟حقگويى،
حضرت باقر عليه السلام فرمود: سه چيز درجات انسانى را بالا ميبرد، سه چيز گناهان را مى‏پوشاند، سه چيز باعث هلاكت انسان است، سه چيز نجات دهنده است اما بالا برنده درجات: 1- سلام آشكار و گرم نمودن 2- گرسنه‏ها را سير كردن 3- در دل شب كه مردم در خوابند نماز شب خواندن. اما پوشاننده گناه 1- وضو كامل گرفتن در هواى سرد 2 شب و روز در فكر نماز بودن 3 مرتب در جماعت شركت كردن اما آن سه چيز كه هلاكت و بدبختى انسان در آنها است. 1- بخيل بودن و خوددارى از انفاق و حريص بودن 2- دنبال هواى نفس رفتن. 3- خودبينى و خود پسندى اما نجات دهنده انسان 1- ترس از خدا در نهان و آشكار 2- ميان روى در زندگى در حال ثروت و تهيدستى 3- عدل و دادگرى هنگام خوشنودى و هنگام خشم در كتاب محاسن هم چنين نقل شده      [22]                 
سفيان بن نجيح گويد: از امام باقر عليه السّلام شنيدم فرمود: سليمان بن داود عليهما السّلام گفتند: به ما داده شده آنچه را كه به مردم داده‏اند و يا نداده‏اند، و به ما تعليم كردند آنچه را كه مردم مى‏دانند و يا نمى‏دانند.
ما در ميان همه اين معلومات كه خداوند به ما داده بهتر از اين نيافتيم كه بايد از خداوند در حضور و غيبت ترسيد، در فقر و توانگرى بايد ميانه‏رو بود، در هنگام خشم و خوشنودى بايد از گفتن حق عدول نكنند، و در هر حال بايد به خداوند تضرع نمايند[23]و فروتنى براى همه؛
فروتنی در برابر خداوند
خداى تعالى در قرآن فرمايد: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ  الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» [24]- مسلم رستگار شدند مؤمنان آنان كه در نماز ترسان و خاضعن
فروتنی در برابر مردم
خداى تعالى ميفرمايد: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»   [25] و بندگان خاص خدا آنان كه روى زمين با تواضع و فروتنى راه ميروند و هر گاه با نادانان روبروشوند بآنان سلام گويند يعنى مردمانى خاضع و فروتن باشند
 
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرين‏[26]
 اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هر كس از شما، از آيين خود بازگردد، (به خدا زيانى نمى‏رساند؛ خداوند جمعيّتى را مى‏آورد كه آنها را دوست دارد و آنان(نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند؛
آنها در راه خدا جهاد مى‏كنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. اين، فضل خداست كه به هر كس بخواهد(و شايسته ببيند) مى‏دهد؛ و(فضل) خدا وسيع، و خداوند داناست‏
 
حضرت موسى بن جعفر (ع) بر مرد سياه چهره و بدمنظرى گذر كرد، بر وى سلام نمود و كنارش نشست، مدتى با او سخن گفت، سپس آمادگى خود را در قضاء حوائجش اعلام فرمود. بعضى كه ناظر جريان بودند عرض كردند يا ابن رسول اللَّه، آيا با چنين شخصى مى‏نشينى و از حوائج او سؤال ميكنى؟ حضرت در جواب فرمود اين مرد سياه چهره بنده‏ايست از بندگان خدا و برادرى است بحكم كتاب خدا، همسايه ايست با ما در بلاد خدا، حضرت آدم بهترين پدران، و آئين اسلام بهترين اديان، ما و او را بهم ربط داده است.[27]
 
 
 براى ميزان نيز چهار چيز:فرو خوردن خشم، تقواى راستين، رفتن به جماعتها، و دعوت مردم به كارهاى خير؛
 براى صراط هم چهار چيز:اخلاص، خوش خوئى، ذكر زياد، و تحمل آزار ديگران؛
 
براى دربان دوزخ هم چهار چيز:گريه از ترس خدا، صدقه‏ى مخفى، ترك گناه، و خوشرفتارى با پدر و مادر؛
 
 براى دربان بهشت نيز چهار چيز:صبر در ناملايمات، شكر نعمت، صرف مال در راه خدا، و رعايت امانت در مال وقف؛
 براى پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» هم چهار چيز:دوستى آنجناب، پيروى از سنت او، محبت اهلبيتش، و عفت زبان؛ براى‏
 
جبرئيل هم چهار چيز:كم خورى، كم خوابى و مداومت بر شكر (چهارمين سقط شده)؛کم کردن کلام
 
براى خداوند متعال هم چهار چيز:امر به معروف، نهى از منكر، خيرخواهى براى مردم، و مهربانى با همه.
 
[1] - تحرير المواعظ العددية         508    الفصل الأول مما روته العامة و الخاصة عن النبي صلى الله عليه و اله
[2] - الحياة با ترجمه احمد آرام    ج‏3    207    ح
[3] - الكافي    ج‏3    451    باب تقديم النوافل و تأخيرها و قضائها و صلاة الضحى 
[4] - . گزيده كافى    ج‏2    202   
[5] - مصباح الشريعة
[6] - سوره جمعه  - 6 -7
[7] - الكافي    ج‏2    369    باب النميمة بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏72    265    باب 67 النميمة و السعاية 
[8] - نهج البلاغة-ترجمه دشتى         681    زشتى سستى و سخن چينى -حكمت  
[9] - مواعظ العددیه     فصل دوم احاديث سنيان از پيغمبر«صلى الله عليه و آله و سلم»
[10] - ارشاد القلوب-ترجمه طباطبايى         309    باب هجدهم در وصيت لقمان به فرزندش‏
[11] - إرشاد القلوب إلى الصواب    ج‏1    77    الباب الثامن عشر وصايا و حكم بليغة   
[12] - تحف العقول عن آل الرسول ص         43    و روي عنه ص في قصار هذه المعاني
[13] - النمل : 92  
[14] - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال         102    ثواب من قرأ القرآن نظرا
[15] - ذاريات - 17
[16] - اسرا ء - 81
[17] - ارشاد القلوب-
[18] - انعام – 122  
[19] - تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة    ج‏12    162    108 باب وجوب الصدق 
[20] - بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏72    261    باب 66 الغيبة 
[21] - الحجرات : 12   
[22] - بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏67    5    باب 41 المنجيات و المهلكات 
[23] - خصال ج 1 ص 41
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏66    376    باب 38 جوامع المكارم و آفاتها و ما يوجب الفلاح و الهدى 
[24] - مومنون - 2
[25] - فرقان -62   
[26] - المائده (آيه 54)  
[27] - بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏75    325    باب 25 مواعظ موسى بن جعفر و حكمه  
هدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ سبک زندگی قبل از مرگ چهل وظیفه قبل از مرگ روش عاقبت بخیریهدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ سبک زندگی قبل از مرگ چهل وظیفه قبل از مرگ روش عاقبت بخیری
 
هدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ سبک زندگی قبل از مرگ چهل وظیفه قبل از مرگ روش عاقبت بخیری هدایای دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ أمّا هديّة عزرائيل فأربعة أشياء: و هديّة القبر أربعة أشياء: و هديّة منكر و نكير أربعة أشياء: و هديّة الميزان أربعة أشياء: و هديّة الصراط أربعة أشياء: و هدية مالك أربعة أشياء: و هديّة رضوان أربعة أشياء: و هديّة النبيّ صلّى اللّه عليه و اله أربعة أشياء: و هديّة جبرئيل أربعة أشياء: و هدية اللّه تعالى أربعة أشياء: ترجمه ی حدیث همراه با ذکر آیات و روایات مربوطه 1) عزرائيل 2) قبر 3) نكير و منكر 4) ميزان 5) پل صراط 6) دربان دوزخ 7) دربان بهشت 8) پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» 9) جبرئیل 10) و خداوند متعال؛ براى عزرائيل چهار چيز: 1) رضايت حقداران، 2) قضاى نمازها، 3) اشتياق به خدا، 4) و آرزوى مرگ؛ براى خداوند متعال هم چهار چيز: 5) ترك سخن‏چينى، 1) استبراى از بول، ( و رعایت طهارت و پاکی) 2) تلاوت قرآن، 3) و نماز شب؛ براى نكير و منكر هم چهار چيز: 1) راستگويى، 2) ترك غيبت، 3) حقگويى، 4) و فروتنى براى همه؛ براى ميزان نيز چهار چيز: براى صراط هم چهار چيز: براى دربان دوزخ هم چهار چيز: براى دربان بهشت نيز چهار چيز: براى پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» هم چهار چيز: جبرئيل هم چهار چيز: براى قبر هم چهار چيز:
هدایای  دهگانه و تهیه آنها قبل از مرگ
سبک زندگی قبل از مرگ
چهل وظیفه قبل از مرگ
روش عاقبت بخیری
 
جاء رجل إلى النبيّ صلّى اللّه عليه و اله فقال له: أتأذن لي أن أتمنّى الموت،
فقال صلّى اللّه عليه و آله: الموت شي‏ء لا بدّ منه و سفر طويل ينبغي لمن أراده أن يرفع عشر هدايا،
 فقال: و ما هي؟
 قال صلّى اللّه عليه و آله:هديّة عزرائيل، و هديّة القبر، و هديّة منكر و نكير، و هديّة الميزان، و هديّة الصراط، و هديّة مالك  ، و هديّة رضوان  ، و هديّة النبيّ صلّى اللّه عليه و اله، و هديّة جبرئيل، و هديّة اللّه تعالى.
 
أمّا هديّة عزرائيل فأربعة أشياء:رضاء الخصماء، و قضاء الفوائت، و الشوق إلى اللّه، و التمنّي للموت  
 
و هديّة القبر أربعة أشياء:ترك النميمة، و استبراؤه من البول، و قراءة القرآن، و صلاة الليل
 
و هديّة منكر و نكير أربعة أشياء:صدق اللسان، و ترك الغيبة، و قول الحقّ، و التواضع لكلّ أحد «6».
 
و هديّة الميزان أربعة أشياء:كظم الغيظ، و ورع صادق، و المشي إلى الجماعات، و التداعي   إلى المغفرات.
 
و هديّة الصراط أربعة أشياء: إخلاص العمل، و حسن الخلق، و كثرة ذكر اللّه، و احتمال الأذى  .
 
  و هدية مالك أربعة أشياء: البكاء من خشية اللّه،و صدقة السر، و ترك المعاصي،و برّ الوالدين.
 
و هديّة رضوان أربعة أشياء:الصبر على المكاره، و الشكر على نعمه، و إنفاق المال في طاعته، و حفظ الأمانة في الوقف.
 
و هديّة النبيّ صلّى اللّه عليه و اله أربعة أشياء: محبّته، و الإقتداء بسنّته، و محبّة أهل بيته، و حفظ اللسان عن الفحشاء.
 
و هديّة جبرئيل أربعة أشياء:قلّة الأكل، و قلّة النوم، و مداومة الحمد، و قلّة الكلام.
 
و هدية اللّه تعالى أربعة أشياء:الأمر بالمعروف، و النهي عن المنكر و النصيحة للخلق، و الرحمة على كلّ أحد.[1]
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 ترجمه ی حدیث همراه با ذکر آیات و روایات  مربوطه
مردى خدمت پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» رسيده عرض كرد: اجازه مى‏فرماييد من آرزوى مرگ كنم؟
فرمود: مرگ چاره ندارد اما مسافرت درازى است كه هر كس خواست برود بايد ده تحفه با خود ببرد،
پرسيد:چه تحفه‏اى؟
مقصد  کادوها :
این حدیث دو بخش است یک بخش مقصد کادوها و بخش دوم محتوای کادوها
فرمود براى:عزرائيل قبر نكير و منكر ميزان پل صراط دربان دوزخ دربان بهشت پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»جبرئیل  و خداوند متعال؛
 
براى عزرائيل چهار چيز: رضايت حقداران،
امام على «ع»- از سخنان آن امام در بصره، هنگام عيادت علاء بن زياد حارثى كه از اصحاب او بود، و ديدن سراى بزرگ وى: خانه به اين بزرگى را در اين دنيا براى چه مى‏خواهى، در صورتى كه در آخرت بيشتر به آن نياز دارى؟ ليكن مى‏توانى- در صورتى كه بخواهى- با اين سرا، سراى آخرت را به دست آورى، يعنى در آن از مهمانان پذيرايى كنى، و به صله ارحام بپردازى، و حقوق حق‏داران را به دست آنان برسانى؛ كه در اين صورت از اين خانه به خانه آخرت    خواهى رسيد. [2]     
انعام : 141 وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ، وَ لا تُسْرِفُوا، إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِين‏
 و در روز برداشت (محصول)، حقّ آن را (به حق‏داران) بدهيد؛ و اسراف مكنيد كه خدا مسرفان را دوست نمى‏دارد*
الروم : 38   فَآتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ ذلِكَ خَيْرٌ لِلَّذينَ يُريدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
پس حقّ خويشاوند و فقير و در راه مانده را بده (به خويشاوند خود نفقه را و به خويشاوند معصوم پيامبر انفال و اخماس را، و به فقير زكات را، و به وامانده در راه زكات و خمس را بده)، اين (انفاق) براى كسانى كه رضاى خدا را مى‏طلبند بهتر است و آنهايند كه رستگارند.
 
 الإسراء : 26   وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً
 و حقّ خويشاوند (حق خويشان خود و حق خويشان پيامبرت) و حق فقير و وامانده در راه را بپرداز، و هيچ نوع اسراف و ريخت و پاش (كه صرف مال در راه حرام و تجاوز از حد در حلال است) مكن قضاى نمازها،
 
 ابو عبد الله صادق (ع) گفت: اگر نافله روزانه‏ات قضا شد، روز بعد، قضاى آن را بخوان، و اگر نافله شبانه‏ات قضا شد، شب بعد، قضاى آن‏
 را بخوان. من گفتم: آيا در يك شب، دو نماز وتر بخوانم؟ ابو عبد اللَّه گفت: آرى.نماز وتر به همان صورت اصلى قضا مى‏شود.[3]
ابو جعفر باقر (ع) گفت: اگر در اثر فراموشى از نماز، يا نماز بى‏وضو خواندن، چند نماز قضا بر عهده‏ات باشد، به اولين نماز قضا بپرداز. ابتدا،
أذان و إقامه بگو و اولين نماز قضا را بخوان، و بعد از آن به ترتيب، هر نمازى را با يك اقامه قضا كن. ابو جعفر باقر گفت: اگر نماز ظهرت را خواندى و به ياد آوردى كه نماز صبحت قضا شده، هر لحظه‏اى كه يادت آمد، نماز صبح را قضا كن، گرچه بعد از نماز عصرت بياد آيد. اين يك قانون است كه هر گاه به ياد نماز قضا افتادى، همان لحظه به اداى آن بپردازى.[4]
 
  اشتياق به خدا،
حضرت صادق (ع) فرمود: كسى كه اشتياق به لقاى پروردگار متعال دارد: اشتهاى طعام و غذا نداشته، و از مشروبات لذيذ استفاده نخواهد برد.
او هرگز با طيب خاطر استراحت و خواب نكرده، و با كسى انس و گرمى پيدا نكرده، و منزل و خانه‏اى براى خود اختيار ننموده، و در ميان آبادى سكنى نخواهد گرفت. او پوشاك نرم و لطيف در بر نگرفته، و در يك حال برقرار و اطمينان پيدا نكرده، و شب و روز مشغول عبادت و بندگى شده، و تمام نظر و فكر و هدفش رسيدن به مطلوب و آنچه مورد اشتياق اوست خواهد بود. اودر همه حال با زبان و سخنان داغ و گرمى كه از قلب آرزومند او جلوه مى‏كند، با خداى محبوب خود مناجات و راز و نياز مى‏كند. چنان كه حضرت موسى (ع) هنگام ميعاد عرض نمود: پروردگارا من شتاب و عجله فراوان از خود براى لقاى او نشان دادم تا خوشنودى تو را دريابم‏[5]
  و آرزوى مرگ؛
قُلْ يا أَيُّهَا- الَّذِينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ  وَ لا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ- [6]
بگو اى يهودان اگر شما فقط خود را دوست خدا ميدانيد و ديگران را شايسته اين مقام نميدانيد و راستى دوست خدائيد آرزوى مرگ نمائيد و با آنكه هيچ گاه بر اثر كارهاى‏زشت خود چنين آرزو نخواهند كرد و خدا داناى بحال ستمگرانست.
 
 
 براى قبر هم چهار چيز:ترك سخن‏چينى،
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ سَفَّاكُ الدَّمِ وَ لَا مُدْمِنُ الْخَمْرِ وَ لَا مَشَّاءٌ بِنَمِيم‏
امام زين العابدين عليه السّلام، و آن حضرت از پدر گراميشان امام حسين عليه السّلام روايت كرده‏اند كه امير مؤمنان على عليه السّلام فرمود: بهشت بر سه كس حرام است: سخن چين، و قاتل و ميخواره‏
 ‏
جدم رسول خدا (ص) گفت: آيا مردم بد گوهر را به شما معرفى نمايم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا. رسول خدا گفت: آنان كه در راه خبر چينى گام مى‏زنند و دوستان جانى را از هم جدا مى‏سازند و براى پاكان عيب و عار مى‏تراشند، مردمانى بد گوهرند.
هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ- قلم، آيه 12 آن كه سخت عيبجو و بدگو و گام‏بردارنده به سخن‏چينى است. [7]
علی علیه السلام فرمود: هر كس تن به سستى دهد، حقوق را پايمال كند، و هر كس سخن چين را پيروى كند دوستى را به نابودى كشاند.[8]
 
  استبراى از بول، ( و رعایت طهارت و پاکی)
پيغمبر- صلّى اللّه عليه و آله و سلّم- از قبرستان بقيع عبور مى‏كرد، بر سر قبرى ايستاد و فرمود: هم اكنون او را نشاندند و سؤالاتى از او كردند، به آن خدايى كه مرا به راستى نبوت داد، گرزى آتشين بر او نواختند كه شعله‏ى آن از قلبش زبانه كشيد، سپس بر سر قبر ديگرى ايستاد و همان سخن را تكرار كرد و فرمود: اگر نه اين بود كه دلهاى شما از جا كنده مى‏شود از خدا مى‏خواستم صداى اين عذابها را به گوشتان برساند، چنان كه به گوش من مى‏رسد.
گفتند: يا رسول اللّه عمل اينها چه بوده؟
فرمود: يكى سخن‏چين بود، و ديگرى استبراء از بول نمى‏كرد (يعنى آلودگى داشت).[9]
 
 
 تلاوت قرآن،
فرمود: مروّت در شش چيز است سه چيز در سفر و سه چيز در حضر. پس آنچه در حضر است عبارتند از 1- تلاوت قرآن 2- مساجد را معمور كردن يعنى زياد در مساجد رفتن و نماز خواندن 3- برادران دينى براى خود اختيار كردن كه در امور دينى از آنها استمداد و كمك بگيرد و اما آنچه در سفر است عبارتند از: 1- آن توشه و خوراكى كه همراه دارد در موقع خوردن به ديگران هم بدهد. 2- با همراهان و رفيقان با اخلاق نيكو رفتار كند. 3- معاشرت و مصاحبتش با آنهابه خوبى باشد و رفيقان را از خود منزجر نكند.[10]
 
مردم در مسجد سه دسته بودند يك دسته به نماز مشغول بودند و يك دسته تلاوت قرآن كريم مى‏نمودند و دسته سوّم به درس گفتن و ياد گرفتن علوم دينى مشغول بودند. امّا اكنون چنين شده كه در مسجد يك دسته مشغول معامله و بيع و شراء هستند. دسته‏اى به غيبت مسلمين پرداخته و دسته ديگر مشغول گفت و شنود و مخاصمه و ردّ بدل گفتار باطل با يك ديگر مى‏باشند.[11]
تلاوت قرآن در نماز بهتر از تلاوت قرآن در غير نماز است و ذكر خدا بهتر از صدقه است و صدقه بهتر از روزه است و روزه كار خوبى است. سپس پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: هيچ گفتارى بدون كردار و هيچ كردارى بدون نيّت، ثمره بخش نيست و هيچ گفتار و كردار و نيّتى پذيرفته نيست مگر با درست بودن راه و روش [يعنى مقرّرات دينى‏].[12]
وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرينَ [13]
 و اينكه اين قرآن را (براى مردم) تلاوت كنم، پس هر كه راه يافت جز اين نيست كه به سود خود راه يافته، و هر كه گمراه شد بگو: من فقط از انذاركنندگانم (و هدايت واقعى به دست من نيست).
المزمل : 4   أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً
يا بر نصف بيفزاى (دو سوم آن را)، و قرآن را با ترتيل (شمرده و آرام و با ترتيب) تلاوت كن‏
از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: هر كس قرآن را از رو بخواند، از چشم خويش بهره‏مند خواهد شد و عذاب پدر و مادر او را تخفيف مى‏دهند اگر چه كافر باشند.[14]
رَفَعَهُ إِلَى النَّبِيِّ ص قَالَ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ أَشَدَّ عَلَى الشَّيْطَانِ مِنْ قِرَاءَةِ الْمُصْحَفِ نَظَرا
هيچ چيزى بر شيطان دشوارتر از تلاوت قرآن از روى آن نيست.
  و نماز شب؛
خداى تعالى ميفرمايد: «كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ  وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» [15]
و اندكى از شب را ميخوابيدند و ايشان در سحرها طلب آمرزش ميكردند و فرموده است «تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»-  جمعه - 16 پهلوهايشان شب‏ها از خوابگاه برمى‏خيزد خداى را ميخوانند در حالت ترس و اميدوارى و از آنچه بآنان روزى داديم انفاق ميكنند. و نيز خداى سبحان ميفرمايد: «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ» -  زمر - 12 كسى كه شب زنده‏دار است دلهاى شب در حالت سجود و قيام است و از آخرت بيم دارد و اميدوار رحمت خداست.و خداى تعالى فرمود: وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً» -  فرقان - 65
و آنان كه شب را بروز آوردند براى پروردگارشان در حال سجود و نيز فرموده است «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً» -  [16]
پس قسمتى از شب را بيدار باش بواسطه‏ى خواندن نافله براى خودت شايد پروردگارت ترا براى مقام ارجمندى برانگيزاند.
 
 براى نكير و منكر هم چهار چيز:راستگويى،
راستگوئى درجه‏اى است كه همتاى پيامبريست و سرچشمه‏ى جوانمردى و سبب رفاقت با پيامبرانست در بهشت چنان كه خداى تعالى مى‏فرمايد «فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقا
پس بايد دانست كه راستگويى ريشه زيركى است، و فراست درست نخستين (مسأله‏اى است) كه بدون معارضه در ذهن مؤمن خطور مى‏كند، و اگر معارضى پس از آن پيدا شود؛ از وسوسه‏هاى نفس است و در باره اين آيه:[17]
أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ [18]
 آيا كسى كه مرده بود و او را با نورى زنده كرديم كه با آن در ميان مردم عمل نمايد.آمده كه مراد از «ميتا» مرده روح و ذهن است كه خداوند او را به نور ايمان و زيركى زنده مى‏كند.
امام صادق (ع) فرمود: مردم را به نيكى دعوت كنيد به غير زبانتان (يعنى با عمل و كردارتان) تا اين كه آنان كوشش در عبادت، و راستگويى و پرهيزكارى را از شما ببينند.[19]
 
  ترك غيبت،
از پيغمبر (ص) كه ترك غيبت خوبتر است نزد خدا از ده هزار ركعت نماز نافله، [20]
وَ قَالَ ص أَمْسِكْ لِسَانَكَ فَإِنَّهَا صَدَقَةٌ تَصَدَّقُ بِلِسَانِك
 و فرمود: زبانت را نگهدار كه صدقه آنست،
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ [21]
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از گمان‏ها جدّا بپرهيزيد، زيرا كه (پيروى) برخى از گمان‏ها (گمان بدى كه مخالف واقع باشد) گناه است و (چون معلوم نيست پس بايد از همه پرهيز نمود و از عيوب و اسرار ديگران) تجسس و كاوش نكنيد و از يكديگر غيبت ننماييد، آيا يكى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟حقگويى،
حضرت باقر عليه السلام فرمود: سه چيز درجات انسانى را بالا ميبرد، سه چيز گناهان را مى‏پوشاند، سه چيز باعث هلاكت انسان است، سه چيز نجات دهنده است اما بالا برنده درجات: 1- سلام آشكار و گرم نمودن 2- گرسنه‏ها را سير كردن 3- در دل شب كه مردم در خوابند نماز شب خواندن. اما پوشاننده گناه 1- وضو كامل گرفتن در هواى سرد 2 شب و روز در فكر نماز بودن 3 مرتب در جماعت شركت كردن اما آن سه چيز كه هلاكت و بدبختى انسان در آنها است. 1- بخيل بودن و خوددارى از انفاق و حريص بودن 2- دنبال هواى نفس رفتن. 3- خودبينى و خود پسندى اما نجات دهنده انسان 1- ترس از خدا در نهان و آشكار 2- ميان روى در زندگى در حال ثروت و تهيدستى 3- عدل و دادگرى هنگام خوشنودى و هنگام خشم در كتاب محاسن هم چنين نقل شده      [22]                 
سفيان بن نجيح گويد: از امام باقر عليه السّلام شنيدم فرمود: سليمان بن داود عليهما السّلام گفتند: به ما داده شده آنچه را كه به مردم داده‏اند و يا نداده‏اند، و به ما تعليم كردند آنچه را كه مردم مى‏دانند و يا نمى‏دانند.
ما در ميان همه اين معلومات كه خداوند به ما داده بهتر از اين نيافتيم كه بايد از خداوند در حضور و غيبت ترسيد، در فقر و توانگرى بايد ميانه‏رو بود، در هنگام خشم و خوشنودى بايد از گفتن حق عدول نكنند، و در هر حال بايد به خداوند تضرع نمايند[23]و فروتنى براى همه؛
فروتنی در برابر خداوند
خداى تعالى در قرآن فرمايد: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ  الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» [24]- مسلم رستگار شدند مؤمنان آنان كه در نماز ترسان و خاضعن
فروتنی در برابر مردم
خداى تعالى ميفرمايد: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»   [25] و بندگان خاص خدا آنان كه روى زمين با تواضع و فروتنى راه ميروند و هر گاه با نادانان روبروشوند بآنان سلام گويند يعنى مردمانى خاضع و فروتن باشند
 
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرين‏[26]
 اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هر كس از شما، از آيين خود بازگردد، (به خدا زيانى نمى‏رساند؛ خداوند جمعيّتى را مى‏آورد كه آنها را دوست دارد و آنان(نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند؛
آنها در راه خدا جهاد مى‏كنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. اين، فضل خداست كه به هر كس بخواهد(و شايسته ببيند) مى‏دهد؛ و(فضل) خدا وسيع، و خداوند داناست‏
 
حضرت موسى بن جعفر (ع) بر مرد سياه چهره و بدمنظرى گذر كرد، بر وى سلام نمود و كنارش نشست، مدتى با او سخن گفت، سپس آمادگى خود را در قضاء حوائجش اعلام فرمود. بعضى كه ناظر جريان بودند عرض كردند يا ابن رسول اللَّه، آيا با چنين شخصى مى‏نشينى و از حوائج او سؤال ميكنى؟ حضرت در جواب فرمود اين مرد سياه چهره بنده‏ايست از بندگان خدا و برادرى است بحكم كتاب خدا، همسايه ايست با ما در بلاد خدا، حضرت آدم بهترين پدران، و آئين اسلام بهترين اديان، ما و او را بهم ربط داده است.[27]
 
 
 براى ميزان نيز چهار چيز:فرو خوردن خشم، تقواى راستين، رفتن به جماعتها، و دعوت مردم به كارهاى خير؛
 براى صراط هم چهار چيز:اخلاص، خوش خوئى، ذكر زياد، و تحمل آزار ديگران؛
 
براى دربان دوزخ هم چهار چيز:گريه از ترس خدا، صدقه‏ى مخفى، ترك گناه، و خوشرفتارى با پدر و مادر؛
 
 براى دربان بهشت نيز چهار چيز:صبر در ناملايمات، شكر نعمت، صرف مال در راه خدا، و رعايت امانت در مال وقف؛
 براى پيغمبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» هم چهار چيز:دوستى آنجناب، پيروى از سنت او، محبت اهلبيتش، و عفت زبان؛ براى‏
 
جبرئيل هم چهار چيز:كم خورى، كم خوابى و مداومت بر شكر (چهارمين سقط شده)؛کم کردن کلام
 
براى خداوند متعال هم چهار چيز:امر به معروف، نهى از منكر، خيرخواهى براى مردم، و مهربانى با همه.
 
[1] - تحرير المواعظ العددية         508    الفصل الأول مما روته العامة و الخاصة عن النبي صلى الله عليه و اله
[2] - الحياة با ترجمه احمد آرام    ج‏3    207    ح
[3] - الكافي    ج‏3    451    باب تقديم النوافل و تأخيرها و قضائها و صلاة الضحى 
[4] - . گزيده كافى    ج‏2    202   
[5] - مصباح الشريعة
[6] - سوره جمعه  - 6 -7
[7] - الكافي    ج‏2    369    باب النميمة بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏72    265    باب 67 النميمة و السعاية 
[8] - نهج البلاغة-ترجمه دشتى         681    زشتى سستى و سخن چينى -حكمت  
[9] - مواعظ العددیه     فصل دوم احاديث سنيان از پيغمبر«صلى الله عليه و آله و سلم»
[10] - ارشاد القلوب-ترجمه طباطبايى         309    باب هجدهم در وصيت لقمان به فرزندش‏
[11] - إرشاد القلوب إلى الصواب    ج‏1    77    الباب الثامن عشر وصايا و حكم بليغة   
[12] - تحف العقول عن آل الرسول ص         43    و روي عنه ص في قصار هذه المعاني
[13] - النمل : 92  
[14] - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال         102    ثواب من قرأ القرآن نظرا
[15] - ذاريات - 17
[16] - اسرا ء - 81
[17] - ارشاد القلوب-
[18] - انعام – 122  
[19] - تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة    ج‏12    162    108 باب وجوب الصدق 
[20] - بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏72    261    باب 66 الغيبة 
[21] - الحجرات : 12   
[22] - بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏67    5    باب 41 المنجيات و المهلكات 
[23] - خصال ج 1 ص 41
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏66    376    باب 38 جوامع المكارم و آفاتها و ما يوجب الفلاح و الهدى 
[24] - مومنون - 2
[25] - فرقان -62   
[26] - المائده (آيه 54)  
[27] - بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار    ج‏75    325    باب 25 مواعظ موسى بن جعفر و حكمه  

+ نوشته شده در دوشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ ساعت 22:55 توسط سید احمد طباطباييان  | 
اسیران خاک...
ما را در سایت اسیران خاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fahmadtabatabaeeyanb بازدید : 206 تاريخ : پنجشنبه 7 اسفند 1399 ساعت: 21:36